اجیر کردن ۲ قبرکن برای قتل همسر | چرا مرد میانسال دستور کشتن همسرش را صادر کرد؟
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۴۲۱۶۶
به گزارش همشهری آنلاین، رسیدگی به این پرونده از ۲۵ بهمن سال گذشته به دنبال تماس زن جوانی با پلیس در رابطه با قتل زن همسایه در دستور کار پلیس قرار گرفت. تحقیقات اولیه نشان میداد مقتول و همسرش با هم اختلاف داشته و صحبتهای ضد و نقیض همسر مقتول این فرضیه را مطرح کرد که جنایت خانوادگی است. در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند که همسر مقتول مدتی قبل در جستجوی آدمکش بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در نهایت، با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد پلیسی، مرد میانسال بازداشت شد و راز قتل همسرش را برملا کرد. وی گفت: به خاطر مشکلاتی که با همسرم داشتم، دو آدمکش اجیر کردم تا او را به قتل برسانند. من تمام اموالم را در اختیارم همسرم قرار داده بودم و حتی یک وام هم برای او گرفته بودم و مجبور شدم اقساط وام را خودم پرداخت کنم.
متهم ادامه داد: همسرم حتی حاضر نمیشد اموالی را که به نامش زده بودم، به من برگرداند. ما به خاطر اختلافاتی که داشتیم یک بار از هم جدا شدیم اما به خاطر بچههایمان دوباره ازدواج کردیم.
با اعتراف مرد میانسال که کارمند بانک بود، هویت فردی که آدمکشها را به او معرفی کرده بود و همچنین دو آدمکش اجارهای برملا شد. در ادامه تحقیقات، در عملیاتهای جداگانه، هر سه متهم دستگیر شدند.
یکی از متهمان گفت: مدتی قبل به صورت غیرقانونی وارد ایران شدیم و بعد از آن در قبرستانها به عنوان قبرکن کار میکردیم. زمانی که با پیشنهاد چندصد میلیون تومانی دستمزد برای قتل مواجه شدیم بلافاصله قبول کردیم. قرار شد طلاهای مقتول و ۱۰۰ میلیون تومان پول نقد را از شوهر وی برای این جنایت بگیریم. او عکس و مشخصات همسرش را به ما داد و روزی که همسرش در خانه تنها بود، به خانهاش رفتیم. اما نتوانستیم آدرس را پیدا کنیم، بنابراین به همسر مقتول زنگ زدیم. او خودش ما را تا نزدیکی خانهاش همراهی کرد و بعد از ما جدا شد و به محل کارش رفت.
وی افزود: صورتهایمان را با پارچه پوشاندیم و با کلیدی که از مرد میانسال گرفته بودیم وارد خانهاش شدیم. مقتول با دیدن ما شوکه شد. دهانش را گرفتیم و او را خفه کردیم. بعد هم به همسرش خبر دادیم که کار تمام شده است. طلاهای مقتول را سرقت کردیم و صد میلیون تومانی که به ما وعدهاش را داده بود دریافت کردیم و راهی اسلامشهر شدیم. مدتی در خانه دوستم پنهان شدیم و تصور میکردیم که آبها از آسیاب افتاده بعد دوباره راهی محل کار قبلیمان شدیم. قرار بر این بود مدتی که گذشت، طلاها را بفروشیم و از ایران برویم که دستگیر شدیم.
مردی که آدمکشها را معرفی کرده بود نیز در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد. با اعتراف متهمان، به دستور بازپرس جنایی پایتخت، آنها در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفتند و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.
کد خبر 845078 منبع: ایران برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم قتل قاتل حوادث ایران مرد میانسال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۴۲۱۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بخشش عجیب در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی میکرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماسهایشان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بیجانش روبهرو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم میخورد.
همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده میکرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسیها نشان میداد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل میگذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.
برق طلا
آنطور که نزدیکان مقتول میگفتند از مدتها قبل یک نظافتچی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا میرفت و روز قبل پسر نظافتچی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافتچی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.
متهم در همان بازجوییهای مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا میرفت. آن روز، چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقهای کار کردم، اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم، اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.
حکم قصاص
متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوانعالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.
شمارش معکوس برای قصاص
با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمیکرد. در دادسرا، اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پروندههای قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبهرو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.
چرا قاتل مادر را بخشیدم
میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری میگوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم، اما به نتیجهای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانهای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل میکنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانهای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفتهام راضی هستم و احساس آرامش میکنم.